افت بازدید سایت ها در سایه چت های هوشمند عصر کلیک و سئو پایان می یابد
به گزارش سرگرمی کامپیوتری، مرورگرها و موتورهای جستجوی مجهز به هوش مصنوعی که پاسخ را مستقیماً در صفحه نتایج تولید می کنند، عملا الگوی سنتی هدایت کاربر از جستجو به کلیک و سپس مرور وبسایت ها را مختل کرده اند.
به گزارش سرگرمی کامپیوتری به نقل از مهر؛ تحول اخیر در شیوه جست وجوی اطلاعات در اینترنت، نه یک تغییر تدریجی بلکه نوعی دگرگونی ساختاری است. ظهور مرورگرها و موتورهای جستجوی مجهز به هوش مصنوعی که پاسخ را مستقیماً در صفحه نتایج تولید می کنند، عملا الگوی سنتی هدایت کاربر از «جست وجو» به «کلیک» و سپس «مرور وب سایت ها» را مختل کرده اند. این پدیده که بعنوان اقتصاد پسا-کلیک و جست وجوی بدون کلیک (Zero-Click Search) شناخته می شود، درحال تضعیف موقعیت اقتصادی و ترافیکی وب سایت های مرجع، رسانه ها، ناشران دیجیتال و حتی پلت فرم هایی مانند ویکی پدیا و ناشران سنتی اخبار است. داده های جدید نشان میدهد که با گسترش قابلیت هایی چون «AI Overviews» گوگل و مرورگرهای هوشمند شرکت هایی نظیر پرپلکسیتی و اوپن ای آی، رفتار کاربران به سوی دریافت پاسخ مستقیم متمایل شده و تمایل به کلیک روی نتایج سنتی به صورت معناداری کاسته شده است. بر مبنای برآوردهای صورت گرفته، این کاهش، نتایج سنگینی برای مدل درآمدی وب سایت های خبری، آموزش الکترونیک، تجارت الکترونیک و تولید پویای دانش در وب دارد. این گزارش با تأکید بر داده های مستند از گزارش های مرکز تحقیقات پیو، «GrowthSRC Media» و «Similarweb» و اعلامیه های رسمی رسانه ها، روند افول ترافیک وب در دوران جست وجوی هوش مصنوعی را بررسی و نتایج اقتصادی و سیاستی آنرا تحلیل می کند.
افت معنادار نرخ کلیک (CTR) در نتایج جست وجو
بر مبنای تحلیل شرکت تبلیغاتی مبتنی بر سئو «GrowthSRC Media» که بالاتر از ۲۰۰ هزار کلمه کلیدی در مجموعه ای گسترده از صنایع شامل تجارت الکترونیک، خدمات سازمانی، آموزش آنلاین و خدمات نرم افزاری را مورد بررسی قرار داده، روندی مشخص و پایدار در کاهش نرخ کلیک بر روی نتایج ارگانیک موتور جست وجو قابل مشاهده می باشد. نتایج این مطالعه نشان میدهد که رتبه اول جست وجوی گوگل که در گذشته بطور متوسط نزدیک به ۲۸ درصد از کلیک های کاربران را جذب می کرد، حالا تنها حدود ۱۹ درصد از این حجم را به خود اختصاص می دهد؛ این مساله به معنای افت ۳۲ درصدی نرخ کلیک برای جایگاهی است که به شکل سنتی مهم ترین و قابل اعتمادترین نقطه در صفحه نتایج به شمار می رفته است. این روند در رتبه دوم حتی شدیدتر بوده است؛ جایی که نرخ کلیک از حدود ۲۰.۸ درصد به ۱۲.۶ درصد کاسته شده که عملا کاهش ۳۹ درصدی را نشان میدهد. به زعم خیلی از کارشناسان، این تغییرات صرفا یک نوسان مقطعی یا اثر یک بروزرسانی محدود نیست، بلکه به شکل مستقیم با گسترش قابلیت «AI Overviews» در گوگل مرتبط است؛ قابلیتی که پاسخ را قبل از نمایش لینک ها به کاربر عرضه و نیاز به کلیک را کم می کند. از طرف دیگر، میزان نمایش این توانایی در نتایج جست وجو هم به وضوح بالا رفته است. در حالیکه در میانه سال ۲۰۲۴ نمایش «AI Overviews» تنها به حدود ۱۰ هزار کلمه کلیدی محدود بود، این رقم در سال ۲۰۲۵ به بیشتر از ۱۷۲ هزار کلمه کلیدی رسیده است. این رشد پرشتاب نشان میدهد الگوی جست وجو درحال حرکت از «کلیک روی لینک ها» به طرف «دریافت پاسخ در همان صفحه» است.
الگوی رفتاری جدید کاربران: کاهش کلیک و بازدید سایت
طبق یافته های افکارسنجی اخیر مرکز تحقیقات پیو در ماه جولای امسال، وجود خلاصه های هوش مصنوعی در صفحه نتایج جست وجو تاثیر قابل توجهی بر رفتار کاربران داشته است. بر همین اساس، هنگامی که کاربر با صفحه ای مواجه می شود که در آن یک خلاصه هوشمند در بالای نتایج قرار گرفته، بخش عمده ای از نیاز اطلاعاتی وی در همان نقطه برآورده می شود. به همین دلیل، میزان کلیک کردن کاربران بر روی لینک های سنتی نتایج جست وجو به صورت قابل ملاحظه ای کاسته می شود. همین طور در این مطالعه مشاهده شد که تنها در حدود ۸ درصد از مواقع، کاربر بعد از مشاهده خلاصه هوش مصنوعی روی یکی از نتایج کلیک می کند؛ در حالیکه در صفحات فاقد خلاصه هوشی، این رقم تقریبا دو برابر و نزدیک به ۱۵ رصد است. افزون بر این، در بالاتر از یک چهارم موارد، کاربر بعد از مشاهده خلاصه هوشی، پروسه جست وجو را متوقف کرده و بدون هیچ کلیکی صفحه را ترک می کند. به بیان دیگر، کاربر در خیلی از موارد پاسخ خودرا مستقیماً از خلاصه هوش مصنوعی دریافت کرده و دیگر نیاز به مراجعه مستقیم به وب سایت ها و منابع اصلی احساس نمی نماید.
پیامد برای ناشران و رسانه ها: خطر فروپاشی مدل درآمدی
درک ابعاد این تحول زمانی روشن تر می شود که به تجربه رسانه های بزرگ و مشهور بنگریم؛ رسانه هایی که مدل کسب وکار آنها سال ها بر پایه جذب ترافیک از راه موتورهای جست وجو استوار بود. بعنوان نمونه، در سال ۲۰۲۵ اعلام گردید که وبگاه «MailOnline»، یکی از پرمخاطب ترین وب سایت های خبری بریتانیا، از زمان نمایش قابلیت خلاصه هوش مصنوعی در صفحه نتایج گوگل، با افت چشم گیر تعامل کاربران مواجه شده؛ بطوریکه نرخ کلیک آن در دسک تاپ به کمتر از پنج درصد و در موبایل به حدود هفت درصد کاسته شده است. در این وضعیت، بخش عمده ای از مخاطبان، پاسخ خودرا مستقیماً از خلاصه تولیدشده توسط هوش مصنوعی دریافت کرده و دیگر نیاز به مراجعه به منبع اصلی احساس نمی کنند. در سوی دیگر، وب سایت مشهور «Business Insider» هم طی سه سال اخیر با افت حدود ۵۵ درصدی ترافیک ارگانیک روبه رو شده است؛ روندی که به کاهش درآمدهای تبلیغاتی و در نهایت به تعدیل ۲۱ درصدی نیروی انسانی در این رسانه انجامیده است. به زعم خیلی از کارشناسان، این نمونه نشان میدهد که کاهش ترافیک، تنها یک شاخص دیجیتال نیست، بلکه می تواند به صورت مستقیم ساختار اقتصادی و انسانی یک مجموعه رسانه ای را تحت فشار قرار دهد. هم زمان، مدیر عامل وبگاه خبری «The Atlantic» هم اخیراً در گزارش داخلی خود اخطار داده است که با تداوم روند فعلی، سهم این رسانه از ترافیک موتورهای جست وجو به سوی صفر حرکت می کند. این بیان صریح بیان کننده تغییری بنیادین است. بعبارت دیگر، این روند، نه کاهشی موقت برای کلیک کاربران، بلکه جایگزینی الگوی سنتی جست وجو با الگوی دریافت پاسخ مستقیم بحساب می آید. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که شواهد میدانی تأیید می کنند موتورهای جست وجو دیگر نقش اصلی خودرا بعنوان کانال هدایت کننده ترافیک برای رسانه ها از دست می دهند و مدل درآمدی پیشین در مقابل الگوریتم های پاسخ دهی هوش مصنوعی درحال فرسایش است.
ویکی پدیا: انتشار محتوا بدون بازدیدکننده
شاید به جرئت بتوان ویکی پدیا را یکی بزرگ ترین بازیگران متضرر از توسعه هوش مصنوعی مولد در سالهای اخیر دانست. دایره المعارف آنلاین ویکی پدیا که یکی از منابع اصلی پاسخ دهی موتورهای جست وجوی مبتنی بر هوش مصنوعی است، در سال قبل ۸ درصد کاهش بازدید انسانی را تجربه کرده است؛ اما اهمیت این آمار زمانی روشن تر می شود که بدانیم بخش قابل توجهی از پاسخ هایی که در قابلیت هایی مانند «AI Overviews» گوگل نمایش داده می شوند، مستقیماً بر پایه محتوای ویکی پدیا تولید می گردند. به بیان دیگر، کاربران بازهم از دانش موجود در این دانشنامه استفاده می نمایند، بدون آن که لازم باشد به خود سایت مراجعه نمایند. این تغییر ظاهراً ساده، پیامدهایی عمیق دارد. هنگامی که مراجعه مستقیم به وب سایت کم می شود، کاربران کمتر در معرض پروسه مشارکت و ویرایش داوطلبانه قرار می گیرند و ازاین رو احتمال جذب یا حفظ نیروهای مشارکت کننده کاهش پیدا می کند. از طرف دیگر، کاهش بازدیدها به معنای کاهش نرخ دیده شدن پیام های کمک مالی و بنابراین کاهش درآمدهای خرد حمایتی است؛ درآمدهایی که ستون اصلی پایداری مدل اقتصادی ویکی پدیا بعنوان یک پروژه عمومی و غیردولتی محسوب می شوند.
پیامد اقتصادی: حرکت به سوی «اقتصاد پسا-کلیک»
در الگوی جدیدی که درحال ایجاد است، ارزش دیگر نه در تعداد بازدیدها و حجم ترافیک، بلکه در میزان دیده شدن محتوا در خروجی مدلهای زبانی و موتورهای پاسخ دهی هوش مصنوعی تعریف می شود. در گذشته رقابت بر سر جایگاه در صفحه نتایج جست وجو معنا پیدا می کرد، اما حالا رقابت اصلی بر سر اینست که کدام برند، منبع یا نویسنده در پاسخ تولیدشده توسط مدلهای هوش مصنوعی ذکر شود. به بیان دیگر، هم اکنون آن چه مهمست حضور در پاسخ های هوش مصنوعی شمرده می شود و الزاماً داشتن بازدید مستقیم یا کلیک چندان اهمیت ندارد. کارشناسان اعتقاد دارند که این تحول، ماهیت بهینه سازی و بازاریابی محتوا را هم دگرگون می کند. حالا لازم است بجای تمرکز بر تاکتیک های سنتی سئو که هدف آنها افزایش رتبه و جذب ترافیک بود، محتوا به شکلی طراحی و ساختاربندی شود که برای مدلهای زبانی قابل استخراج، نقل و بازتولید باشد. این بدان معناست که تولید محتوا باید همراه با شفافیت ساختار، دقت در استناد، وضوح معنایی و انتشار در چارچوب هایی باشد که توسط مدلهای هوش مصنوعی به آسانی قابل پردازش و ارجاع دهی هستند. از طرف دیگر، هم زمان نقش پلت فرم های اجتماعی مانند تیک تاک، ردیت و یوتیوب در شکل گیری به سلیقه و مسیر دسترسی کاربران به اطلاعات بالا رفته است. این پلت فرم ها نه فقط مقصد به مصرف محتوا، بلکه به نقطه شروع خیلی از جست وجوها تبدیل گشته اند. در چنین شرایطی، استراتژی های بازاریابی و دیده شدن نیازمند بازآرایی بنیادین هستند. متخصصان سفارش می کنند که سازمان ها و رسانه ها بجای تمرکز صرف بر ترافیک سایت، باید مشارکت پررنگ و هدایت شده در شبکه های اجتماعی، سیستم های سفارش گر و محیط های تعاملی را در اولویت قرار دهند.
جمع بندی
تحول جاری، صرفا تغییر یک ابزار یا بروزرسانی الگوریتمی نیست؛ بلکه دگرگونی بنیادین در مدل اقتصادی وب محسوب می شود. مرورگرهای مبتنی بر هوش مصنوعی، جست وجو را بطور کامل متحول ساخته اند. این تغییر، ساختار ترافیکی وب، اقتصاد تبلیغات و زنجیره تولید دانش آنلاین را تحت تاثیر قرار داده و باعث افول بازدید وب سایت های مرجع شده است. آنچه حالا اهمیت دارد، تطبیق با دوران پسا-کلیک و شرایطی است که در آن شیوه تولید و توزیع محتوا دیگر بر پایه جذب مستقیم ترافیک استوار نیست، بلکه مبنی بر میزان دیده شدن در پاسخ های تولیدشده توسط مدلهای هوش مصنوعی شکل می گیرد. در این الگو، محتوا باید به شکلی تدوین شود که برای ابزارهای مولد قابل استخراج و ارجاع پذیر باشد. هم زمان، مدلهای درآمدی هم از اتکا بر تبلیغات مبتنی بر بازدید به سوی اشتراک، همکاریهای محتوایی و اتکاء بر اعتبار تخصصی حرکت می کنند، چونکه ارزش اقتصادی نه در تعداد کلیک، بلکه در میزان اعتماد به منبع و حضور در راه پاسخ دهی هوش مصنوعی تعریف می شود. در نهایت می توان نتیجه گرفت که در چنین چشم اندازی، استراتژی های سنتی سئو جای خودرا به استراتژی حضور در مدلهای زبانی می دهند و تأثیرگذاری و دیده شدن در لحظه پاسخ دهی مدلها مهم تر از جایگاه ظاهری در صفحه نتایج جست وجو خواهد بود. بدون تردید، وب بازهم زنده می ماند، اما به صورت و منطق پیشین خود بازنخواهد گشت و بازیگران این زیست بوم باید خودرا با واقعیت جدید سازگار کنند.
این مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب